به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام امیررضا اشرفی، عضو هیئت علمی گروه تفسیر و علوم قرآن مؤسسه امام خمینی(ره)، در نشست علمی «نقش نظریههای علمی در تفسیر قرآن» که در موسسه امام خمینی(ره) برگزار شد، اظهار کرد: عنوان این پژوهش بررسی جایگاه نظریههای علمی در صحنه تفسیر قرآن است. بخشی از مبانی این بحث به حوزه «علم و دین»، «علم و تفسیر قرآن» و نسبت نظریهها و یافتههای علمی با فهم آیات الهی بازمیگردد. قرآن کریم در طول تاریخ الهامبخش دانشمندان در حوزههای مختلف علوم بوده و بهویژه در دوران شکوفایی تمدن اسلامی، بسیاری از دانشمندان مسلمان با تأسی از قرآن به تولید علم و ورود در عرصههای علمی تشویق شدهاند.
وی افزود: یکی از پرسشهای اساسی این است که رابطه قرآن و علوم چیست؟ نظریهها و یافتههای علمی چه تأثیری بر فهم و تفسیر قرآن دارند و بالعکس نقش قرآن در توسعه علوم چگونه قابل تبیین است؟ در این پژوهش تمرکز ما بر بخش نخست یعنی نقش نظریههای علمی در تفسیر قرآن است. هرچند در اصطلاح، نظریه علمی عمدتاً به علوم تجربی اطلاق میشود، اما در این تحقیق مراد از نظریه علمی مجموعهای منسجم از گزارهها و فرضیههایی است که در چارچوب معتبر یک رشته علمی و مبتنی بر مشاهدات، آزمایشها یا عقلانیت روشمند سامان یافته و در پی تبیین یک یا چند پدیده هستند.
حجتالاسلام اشرفی با بیان اینکه نظریه علمی باید سه ویژگی داشته باشد، گفت: این نظریهها اولاً در بستر یک رشته علمی شناختهشده شکل گرفته باشند، ثانیاً مبتنی بر روشها و ابزارهای مورد تأیید متخصصان همان رشته باشند و ثالثاً از حد حدسهای شخصی فراتر رفته و از اعتبار روشی لازم برخوردار باشند. بر این اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، نقش این نظریهها را در سطوح مختلف فرایند تفسیر قرآن بررسی کرده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: یافتههای پژوهش نشان میدهد نظریههای علمی در صورت رعایت دقیق مبانی و قواعد تفسیری میتوانند در حوزههایی همچون مسئلهیابی، فرضیهسازی، کمک به معنایابی و قرینهسازی، تحلیل ابعاد موضوع، تبیین مبانی مسئله و حتی ارائه روش حل مسئله نقشآفرینی کنند. روش کار در این پژوهش «استقراء تحلیلی» بوده و ابتدا پیشینه موضوع بررسی و انواع تعامل نظریههای علمی با تفسیر قرآن شناسایی، پالایش و در پرتو مبانی معتبر تفسیر ارزیابی شده است.
وی با اشاره به دیدگاههای مختلف در این زمینه گفت: برخی مخالف هرگونه دخالت یافتهها و نظریههای علمی در تفسیر قرآن هستند و معتقدند مفسر باید با ذهن خالی به قرآن مراجعه کند؛ در مقابل، برخی دیگر تأکید دارند نباید خود را از ظرفیت علوم محروم کرد و میتوان از آنها به عنوان ابزار یا قرینه فهم دقیقتر قرآن بهره برد. گروهی نیز این تأثیر را اجتنابناپذیر دانسته و معتقدند مفسر خواهناخواه با پیشدانستهها وارد میدان تفسیر میشود. در عین حال، عدهای از دانشمندان نظیر علامه مصباح یزدی بر امکان مدیریت این تأثیر تأکید داشته و نسبت به دخالت افراطی نظریههای علمی ـ خصوصاً با توجه به ناپایداری برخی نظریهها و ثبات وحی ـ هشدار میدهند.
حجتالاسلام اشرفی در ادامه خاطرنشان کرد: قرآن کتاب هدایت و حقیقت ثابت الهی است و اگرچه بهرهگیری از علوم میتواند به کشف بهتر مرادات قرآن کمک کند، اما باید مراقب بود تفسیر قرآن وابسته و مقید به نظریاتِ گذرا و تغییرپذیر نشود. بنابراین اصل، استفاده از نظریه علمی تا جایی مطلوب و مفید است که در خدمت کشف پیام وحی باشد و نه تعیینکننده آن.
وی تأکید کرد: یکی از مهمترین آثار نظریههای علمی در تفسیر قرآن مسئلهیابی و جهتدهی به ذهن مفسر است. این نظریهها اگر در چارچوب اصول صحیح تفسیری به کار گرفته شوند، میتوانند ابزار مهمی برای نظاممند کردن فرایند فهم قرآن باشند و افقهای تازهای را در فهم آیات الهی بگشایند.
یافتهها و نظریههای علمی میتوانند ذهن مفسر قرآن را فعال و فهم آیات را عمیقتر سازند
عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره)، تأکید کرد: نظریهها و یافتههای علمی میتوانند مفسران را در شناسایی مسائل جدید، فرضیهسازی و تحلیل احتمالات یاری دهند و فهم آیات قرآن را دقیقتر و کارآمدتر کنند.
حجتالاسلام اشرفی در بررسی تعامل میان علم و قرآن تأکید کرد که نظریهها و یافتههای علمی میتوانند به مفسران کمک کنند تا آیات قرآن را با دقت و تعمق بیشتری تحلیل و تبیین کنند. وی بر دو نقش مهم نظریههای علمی در تفسیر قرآن، یعنی مسئلهیابی و فرضیهسازی، تأکید کرد و آن را بخشی مهم از فرایند فهم عمیق قرآن دانست.
وی افزود: یکی از نکات مهم در تفسیر قرآن این است که موضوعات باید یا مستقیماً از خود قرآن استخراج شوند یا با بهرهگیری از منابع بیرونی و یافتههای علمی بررسی شوند و سپس با توجه به قرآن سنجیده شوند. به ویژه در رویکرد شهید سید محمدباقر صدر، تأکید بر این است که مسئله ابتدا باید از تجربههای بشری و مشاهدات علمی استخراج شود و سپس به قرآن عرضه گردد تا دیدگاه و نظریه قرآن درباره آن مشخص شود.
حجتالاسلام اشرفی خاطرنشان کرد: نظریههای علمی با توسعههایی که یافتهاند، پرسشهای متعددی را مطرح میکنند که بسیاری از آنها در سطح مبانی قرار میگیرند. به عنوان مثال، این نظریهها میتوانند درباره معنا و معناداری گزارههای دینی و قرآنی پرسش ایجاد کنند، یا بر زبان دین و زبان قرآن تأثیر بگذارند و از این طریق بر فرایند تفسیر قرآن اثرگذار باشند.
وی تصریح کرد: برخی نظریهها و یافتههای علمی، چالشهایی جدی در تفسیر قرآن ایجاد کردهاند. برای نمونه، مسائل مربوط به عدالت الهی، حکمت الهی، لطف و مهربانی الهی، و رحمت الهی، در مواجهه با شرور موجود در جهان، همواره موضوع بحث بوده است. این پرسش مطرح شده که اگر قرآن خداوند را به صورت مطلق مهربان معرفی میکند، چگونه میتوان این صفت را با وجود شرور و بدیهای عالم جمع کرد؟ همچنین نظریههای علمی درباره آفرینش و تکامل، نفوذ زیادی در محافل علمی داشته و پرسشهایی درباره سازگاری ظاهر آیات قرآن با این نظریهها ایجاد کردهاند. برخی مفسران در مواجهه با این مسائل، از ظاهر قرآن عقبنشینی کرده و برخی دیگر تلاش کردهاند سازگاری میان نظریهها و متن قرآن را تبیین کنند.
حجت الاسلام اشرفی گفت: نظریههای علمی در فرایند تفسیر قرآن نقشهای مهم و متنوعی ایفا میکنند که دو نمونهی برجستهی آن، مسئلهیابی و فرضیهسازی است؛ بدین معنا که از یکسو به مفسر در شناسایی مسائل و پرسشهای نو و گشودن افقهای فکری گستردهتر یاری میرسانند و از سوی دیگر، با طرح احتمالات مختلف در تفسیر آیات ـ بهویژه آیات متشابه ـ ذهن مفسر را برای تحلیل دقیقتر مفاهیم قرآن تجهیز میکنند. با این حال، کارکرد نظریههای علمی به این دو نقش محدود نمیشود و در چارچوب ضوابط صحیح تفسیر میتوانند در تعمیق فهم آیات، ساماندهی دادههای تفسیری و ارتقای دقت تحلیلها نیز نقشآفرین باشند.
حجتالاسلام اشرفی در پایان خاطرنشان کرد: برخی نظریههای علمی، به ویژه درباره پدیدههای کیهانی و طبیعی، میتوانند احتمالاتی را در ذهن مفسر زنده کنند. این احتمالات باید با اصول و روششناسی تفسیر سنجیده شوند، اما در هر صورت، مفسر باید به آنها توجه داشته باشد تا تحلیل و فهم دقیقتری از مفاهیم قرآن ارائه شود و تعامل میان علم و دین به صورت متعادل و الهامبخش ادامه یابد.










نظر شما